English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7195 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
convoy U کاروان دریایی ستون موتوری
convoys U کاروان دریایی ستون موتوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sorties U یک کاروان دریایی یاحرکت یک کاروان دریائی
sortie U یک کاروان دریایی یاحرکت یک کاروان دریائی
motorcade U کاروان موتوری
motorcades U کاروان موتوری
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
pace setter U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setters U نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
evacuation convoy U کاروان اخراجات دریایی
sortie number U شماره پرواز یا کاروان دریایی
escort ship U ناو محافظ کاروان دریایی
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
main body U عمده قوای کاروان دریایی نیروی اصلی تک
position buoy U بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
convoy assembly port U بندر محل تجمع ستون موتوری
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
short haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
short-haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
floating base U ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
convoy leaver U ناوجدا شده از ستون دریایی
sill of a dock U ستون مدخل حوض دریایی
service line U ستون ناوها لجستیکی دریایی
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
automotive U وسیله موتوری موتوری
moving pivot U نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
pilaster U هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
Composite Order U [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
herma U ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود
baluster U ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
eustyle U [دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
blocked U [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
physical motor pool U پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
rudder post U ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
columna rostrata U [ستون های توسکانی با پایه ستون]
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> U از این ستون به آن ستون فرج است
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
from pillar to post U از این ستون بان ستون
band of shaft U [چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
train U کاروان
trains U کاروان
trained U کاروان
convoys U کاروان
kafila U کاروان
convoy U کاروان
caravans U کاروان
orion hound U کاروان کش
caravan U کاروان
angle-leaf U [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
tabulate U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated U مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
for a caravan U برای هر کاروان
caravanning U گذراندنتعطیلیدر کاروان
ocean convoy U کاروان اقیانوس پیما
carnivals U کاروان شادی جشن
carnival U کاروان شادی جشن
march outpost U نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
sirius U ستاره کاروان کش درکلب اکبر
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
trail formation U ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
cadre strength column U ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
pile U ستون ستون لنگرگاه
piled U ستون ستون لنگرگاه
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
bubble cap plate column U ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
motorboat U قایق موتوری
motor vessel U کشتی موتوری
motor unit U یکان موتوری
motorboats U قایق موتوری
motor drive U محرکه موتوری
pool U پارک موتوری
pooled U پارک موتوری
motorized U یکان موتوری
aerodyne U هواپیمای موتوری
motorboat engine U قایق موتوری
push bike U در برابردوچرخه موتوری
motor vehicle U خودرو موتوری
push bikes U در برابردوچرخه موتوری
pools U پارک موتوری
gasboat U قایق موتوری
motor scooter U روروک موتوری
motorbikes U دوچرخهی موتوری
ferry U قایق موتوری
ferrying U قایق موتوری
motorize U موتوری کردن
powerboat U قایق موتوری
motorization U موتوری کردن
powerboats U قایق موتوری
moped U دوچرخهی موتوری
mopeds U دوچرخهی موتوری
motorbike U دوچرخهی موتوری
ferries U قایق موتوری
ferried U قایق موتوری
motor fule U سوخت موتوری
motor pool U پارک موتوری
socle U پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
acentrous U فاقد ستون پشتی فاقد ستون فقرات
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
speedboat U قایق موتوری سرعت
motorboat racing U مسابقه با قایق موتوری
powerboat racing U مسابقه با قایق موتوری
daycruiser U قایق موتوری کوچک
motor launch U قایق موتوری کرجی
diver U راننده قایق موتوری
to start a motor U موتوری را بکار انداختن
power driven vessel U یگان شناور موتوری
motor vehicle U وسیله نقلیه موتوری
panel truck U بارکش کوچک موتوری
speedboats U قایق موتوری سرعت
outboarder U راننده قایق موتوری
motorsports U ورزشهای با وسایل موتوری
powerboating U راندن قایق موتوری
pool equipment U وسایل پارک موتوری
motor transport U حمل و نقل موتوری
parasailing U بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
mardi gras U سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
kick over <idiom> U موتوری که شروع به کار میکند
automotive U تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
power mower U چمن زن یا علف چین موتوری
outboard motors U موتوری که روی قایق سوارشده
powerboat U قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
powerboats U قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
outboard motor U موتوری که روی قایق سوارشده
motorized U یکان موتوریزه محمول موتوری
drag boat U قایق موتوری مسابقه سرعت
movement table U جدول حرکت ستونهای موتوری
cigarrette U قایق مسابقه بزرگ موتوری
motorcar U وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
cabin cruiser U کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
cabin cruisers U کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
contact ion engine U موتوری برای ایجاد تراست درفضا
speedboat U کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
speedboats U کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
motored U موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor- U موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor U موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor traffic U رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
motor torpedo boat U قایق موتوری سریع السیراژدر انداز
sea skiff U قایق موتوری به اندازه متوسط با کابین
tractive force U نیروی کشش وسایل نقلیه موتوری
motors U موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
storm boat U نوعی قایق سبک هجومی موتوری
hole U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holed U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holes U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holing U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
sportfisherman U قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
stepping motor U موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
dead engine U موتوری که در حین پرواز ازکار افتاده است
flag days U روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
truck trailer U ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
stepper motor U موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
orphans U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
tractor U تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
tractors U تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
hydroplaning U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
parakiting U بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومیبل یا قایق موتوری
hydroplanes U نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
Recent search history Forum search
1wooden poles
1علوم دریایی و اقیانوسی
15 Pillars of Islam
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com